دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق
دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق

یه ایده راجع به پیشرانه پالسی پلاسمایی...

همانطور که میدونید سیستم رانشگر پالس پلاسمایی یه چیزی بین لامپ فلورسنت و ریل گان هست که تفلون PTFE رو با یه اسپارک تصعید میکنید و به فاز پلاسما میبرید و با یه اسپارک بزرگتر بهش حرارت میدین تا  فشارش بره بالا. این فشار بالا در خروجی تبدیل به سرعت میشه تا رانش تولید کنه. 


میدونید که میزان ذرات یونیزه در حجم پلاسما، میزان رسانایی اونو تعیین میکنه و درصد ذرات یونیزه در پلاسما 20 هزار درجه کلوین ما حداکثر 5 درصده. هرچه رسانایی سیال بره بالا راندمان هم میره بالا و بهتره روش کار کنیم. اگه راجع به ژنراتور مگنتوهیدرودینامیک تحقیق کرده باشید اونجا به شیوه بذرپاشی پتاسیم و سدیم و دیگر عناصر قلیایی خاکی رسانایی پلاسما رو افزایش میدن. ایده ام اینه که به جای استفاده از تفلون PTFE خالی از کامپوزیت PTFE و نانوذرات پتاسیم استفاده کنیم. 


البته من خودم داخل PTFE چندتا سوراخ کوچیک با Cnc ایجاد میکنم و میدم تو خلا کامل چندتا میله یا سوزن از جنس پتاسیم خالص درونش جاسازی کنن.فکر میکنم در کنار همدیگه راندمان رو افزایش میدن و احتمالا میزان رانش ایجاد شده رو چند برابر میکنن.

پروژه فضایی!(2)

ایده کیوب ست به مراتب قشنگ تر از کن ست و دیگر پیکو ماهواره هاست با وزنی حدود 5 کیلوگرم و با تمام ویژگی هایی که تو پست قبلی گفتم.اینطور که معلومه برای راحت تر شدن کارم خوبه که از یه موبایل هوشمند با سیستم عامل اندروید که سخت افزار الکترونیکی کاوشگر رو کامل میکنه استفاده کنم.حداقل میدونم برنامه نویسی کرنل و اپلیکیشن برای اندروید به مراتب از برنامه نویسی برای میکروکنترولر ساده تره.به علاوه ما یه سخت افزار روشن داریم که کار میکنه و نیاز به طراحی و ساخت لوازم نداریم. ارزان تر درمیاد و در مقایسه با یه سیستم دست ساز بیشتر عمر میکنه. 

منبع تغذیه کاوشگر درواقع همون ترکیب سلول خورشیدی و باتری لیتیمی خواهد بود اما از پاور بانک ارزان قیمت(یا دسته دوم) و سلول های خورشیدی خام استفاده میکنم. 

هیچ چیزی مهم تر از پیشرانش قابل اعتماد برای حرکت درست کاوشگر نیست. البته یه پیشرانش بی خطر برای سیستم که هم ارزان باشه و هم مرگ نداشته باشه قبلا طراحی شده. بهش میگن پیشرانش پلاسمایی پالسی یا PPT که سوختش تفلون PTFE و تغذیه ولتاژ بالا میخواد هست.روش های دیگه ساختش مشکل و هزینه برداره منم ترجیح میدم وقتمو تلف نکنم.

مبحث ارتباط با کاوشگر از زمین رو تقریبا حل کردم. میتونیم به کمک خود گوشی هر چند وقت یک بار سیگنال های موقعیت رو به زمین بفرستیم.منبع ولتاژ بالا این پتانسیل رو داره که به صورت کوتاه مدت سیگنال های پرانرژی رو تولید کنه.با تکنیک حامل سازی فرکانس این سیگنال ها رو با اطلاعات پر میکنیم و به زمین میفرستیم.

برای ارسال اطلاعات میتونم از فرستنده چند کانال معمولی که در سیستم های رادیو کنترل استفاده میشه کمک بگیریم. فقط یه فرستنده واسطه نیازه که بالای ابر ها قرار بگیره اینم بگم که کلا من تا حد امکان میخوام از ماژول های الکترونیکی آماده استفاده کنم.

علم بهر ثروت اندوختن گناه است...

علم بهتره یا ثروت؟ لابد میگیم علم چون ثروت آفرینه!ولی خدایی و وجدانا هم حساب کنیم حماقت یعنی برای کسب ثروت بری کشف کنی سیاه چاله ها فلان ویژگی رو دارن!

یا فلان پدیده وجود داشته و تا الان هیچکس توجه نکرده. میدونم شمام مثل من فکر میکنین از طرفی هم اصلا اهل این کارا نیستید که بخواید چیزی رو راجع به طبیعت کشف کنین. ما ایرانیا خیلی پرتیم و اصلا اون قوم پارس که برای علم تا ثریا میره نیستیم. 

موضوع اینجاست که ما کتاب های درسی داریم که اکثرا برای حفظ کردن مطالب نوشته شدند حتی مقالات کنفرانس های داخلی رو که ملاحظه کنین اکثرا چکیده ای از درس های کتب مختلفه در واقع طرف یا رفته از مقالات داخلی که برگرفته از کتاب های ترجمه شده داخلی هستند و یا اگه ترجمه بلد بوده رفته رفرنس کتاب های درسی رو گرفته ترجمه کرده تا یه مقاله ازش دربیاد.میدونید اکثرا مقاله نویسی در ایران حکم حل تمرین رو داره معمولا نه چیزی اصلاح میشه نه کشفی صورت میگیره که پرچم داری کنیم. 

برای حل این مسئله که ریشه در دید غیر سیستمی ما به دنیا داره بهتره ببینم چی شد که به این جا رسیدیم؟ و اینکه آیا وضعیت داره بهتر میشه یا بدتر؟ مطمئنم که وضعیت داره بهتر میشه چون نسل های جدید تر حداقل در دانشگاه تحت فشار هستند که دید و تحلیل سیستمی رو یاد بگیرن. اما دلیل اینکه به اینجا رسیدیم نداشتن الگو برای بهتر زیستن بوده و هست. ما از زمانی که از تعامل فرهنگی با کشور های پیشرفته دور شدیم به علت اینکه این دور شدن خیلی سریع و لحظه ای بود به درد ندانم کاری دچار شدیم. از طرفی هم از جامعه جهانی دور بودیم و نتونستیم بر حسب نیاز های جهانی حرکت کنیم. امیدوارم که سال پیش رو سال دوستی ملت ها هم بشه...