دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق
دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق

سالی که نکوست از بهارش پیداست...

یا به قول بعضی دوستان، بهاری که یهو بره تو دی و بهمن سال ، میمونه!  خب راست میگن. امسال از اول فروردین شهرک ما آب قطع بود( به دلیل انتقال آب طالقان به تهران) کلا هم که همه جا بسته بود نمی شد چیزی خرید یا حداقل پول از کارت در آورد (ATM  بانک ها خالی از پول بود) . از اون طرف هم شبکه های سیما امسال یه قرون پول ندادن فیلم های روز غربی بخرن کلا یا فیلم های 20 سال پیش رو پخش کردن یا روی یه سری برنامه های لوث(شب کوک و غیره) سرمایه گذاری کردن که بدتر افسرده بشیم. سیزده بدر هم که نصف ایران برف اومد نشد بریم بیرون. به قول مادرم سیزده به در نبود سیزده به تو(داخل) بود.  این وسط یه سری کلا کارشون اینه که سه شنبه ها شلوار سه ربع بکنن پا ، برن شمال جوج سیخ کنن با نوشابه بزنن!

یعنی اشکم در آومد طی یه هفته 6 گیگ اینترنت مصرف کردم. حوصله ام طوری سر رفته بود که نشسته بودم روی تخت به لامپ بالا سر زل زده بودم .در همین حین یه وبلاگ جدید زدم و شروع کردم به نوشتن یه داستان علمی تخیلی ( داستان سفر ما به سیاره کوتوله سرس)  خیلی لذت بخش بود . البته هرچی کار نوشتاری و مقاله و مشق و غیره که از 19 سال پیش تا حالا داشتم هم انجام دادم تنوع خوبی بود خاطرات رو زنده کرد .امروز که رفتم دانشگاه واقعا دیدم درکنار دوستان بودن چه نعمت بزرگیه. گفتیم و خندیدیم و کلی بهم حال دادیم. خدارو شکر...

ولی در کل سالی که نکوست از بهارش پیداست. احتمالا امسال حاشیه های زیادی داره پس مراقب خودتون باشید.