دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق
دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق

اتفاق = تنوع

ما ایرانیا به هر رویدادی ریز و درشتی که در محیط مون رخ میده میگیم اتفاق و همین کلمه دید مارو به زندگی، زیر و رو کرده. به عنوان مثال ما برای اتفاق دو رویکرد داریم، اتفاقات خوب و اتفاقات بد و کل زندگی رو تلاش میکنیم اتفاقات خوب به قلب و روح ما جلا بده. 

مسئله اینجاس که این دسته بندی ها به واسطه اشباع شدن ما عاقبت باعث یک نواختی زندگی و افسردگی مون میشن.

اگر بخواهید به این نوع نگاه به زندگی ادامه بدید باید افسردگی رو به عنوان یکی از میوه های اون قبول کنین.

طبق تجربه من از زندگی، همیشه خدا تلاش کرده که تا وقتی در این دنیاییم تنوع ها رو به ما تحمیل کنه. حتی تنوع ها رو تا حد امکان عمیق و قابل تفکر کرده تا به اندازه کافی برای ما جذاب بشن.

اگر ما با تمام موانع فکری که جلومونه قبول کنیم که اتفاق رو = تنوع قرار بدیم، دید سیستمی تری به زندگی شخصی و اجتماعی پیدا میکنیم. از هر رویداد جدیدی برای فراموشی رویداد های گذشته کمک میگیریم و چه خوب و چه بد از برخوردش با زندگی مون استقبال میکنیم.

چرا مهندسی اختراع باید به عنوان شغل شناخته بشه؟

در این پست بهتون میگم چرا؟ اگه توجه کنین خود لفظ مهندس مخترع برای خیلیا کلمه تازه ای هست چون اصلا در دانشگاه همچین رشته ای تدریس نمیشه. 

بعدشم هیچ نوع بیمه ای از قبیل تامین اجتماعی،نیروهای مسلح و غیره هم نصیب افرادی که مخترع هستند نمیشه چون اصلا در وزارت کار شغلی به نام مهندسی اختراع به وجود نیومده.درنتیجه نه سابقه کاری و نه بازنشستگی!  

همه اینا دست به دست همدیگه میده تا نتونیم انگیزه ای برای درست کار کردن، بهینه رفتار کردن و مثبت بودن داشته باشیم. تاکنون هرچه اختراع و مخترع و حرکتی هم بوده،  خود جوش و با هزینه های مالی و جانی و روانی برای مخترع بیچاره بوده. خیلی جای تعجب هم نداره که هرچی بودجه برای نوآوری کنار گذاشته میشه انقدر بی بازده و غیر مسئولانه خرج میشه. 


اگر مهندسی اختراع به عنوان یک شغل شناخته بشه بعدش در دانشگاه های کشور رشته های مختلف با مواد درسی مختلفی برای تربیت علمی درست این افراد به وجود میاد. بازار کار برای این افراد به وجود خواهد آمد و اشتغال زایی خواهد شد. بیمه ها میتونن رو این افراد سرمایه گذاری کنن تا ریسک کارهایی که میکنن کاهش پیدا کنه و ممکلت به سمت تولید ملی و صادرات پیش میره. 

حتی میتونیم به جای صادرات محصولات فیزیکی حداقل مثل خیلی از کشور ها به صادرات ایده و پتنت روی بیاریم. میزان ثروت آوری که فروش ایده و اختراع میتونه به چرخ مملکت بیاره بر هیچ کس پوشیده نیست. همین ثروت ها میتونه باز ایجاد شغل کنه و سرعت پیشرفت رو ببره بالا. 

مخترعانی که این کارا رو میکنن همه شون دید سیستمی به محیط و آینده خواهند داشت پس اعتماد کنین. لطفا در صورت امکان این پست رو share کنین.باتشکر.

نکاتی در باب ایده پردازی با تفکر سیستمی

سلام در این پست درباره ایده پردازی با تکیه بر نگاه سیستمی به دنیا صحبت میکنیم. 

نگاه سیستمی به طور کلی بیان میکنه که هر فکر و تصمیمی،بهتره و میتونه در بازه زمان تولید بشه. یعنی بیاید طوری فکر و تصمیم بگیریم که نه تنها برای امروز بلکه برای فردا و نسل های بعد هم سازنده باشه.همیشه پیش از تصمیم گیری بهتره دوتا سوال مقدس رو از خودمون و مسئله ای باهاش درگیر شدیم بپرسیم.

1) چی شد که به این جا رسیدیم؟

2) آیا وضعیت درحال بهتر شدنه یا بدتر شدن؟

سوال اول بررسی تاریخچه یک مسئله و اتفاقات و تصمیم گیری های مختلفی که باعث شده منحرف یا سازنده بشه رو به ما واجب میکنه.

سوال دوم حکم مجوز دادن به مارو داره اینکه حق داریم روی بهتر شدن یک مسئله یا ایده کار کنیم یا نه؟ چون ما زمانی حق داریم مسائل رو دستکاری کنیم که نتیجه نهایی مخرب تر و کم بازده تر از قبل نشه. درضمن ممکنه افرادی به موازات ما در حال تصمیم گیری و بحث های سازنده تر در باب این قضایا باشن و ما با دخالت بیجا هم وقت و سرمایه خود رو حروم کنیم و هم مال و جان دیگران رو به خطر بندازیم.

یه مثال بزنم؛ مثلا من نوعی میرم پای چهارراه و یهو جلوی من یه اتومبیل یه نفر رو زیر میگیره.اگه نخوام با تفکر سیستمی به این موضوع نگاه کنم حتما میگم هیچکس حق استفاده از ماشین نداره. اصلا اتومبیل یه ایده مسخره است و نباید از اول اجازه تولید انبوه شو میدادند.بنظر خودمم این تصمیم به صلاح همه ست اما دیگران اینطور فکر نخواهند کرد. چون ممکنه امروز به درد بخور باشه اما فردا به ضرر جامعه ای هوشمند تر و نیازمند تر است. اونا ازم انتقاد میکنن که چرا به دلیل ضعف دانش و بینش ام فرصت "داشتن" رو از آنها گرفتم؟چرا متعصبانه به مسئله نگاه کردم؟ و غیره...

امیدوارم پیش از شروع پروژه ها تون حتما به دو سوال مقدس فکر کنید و جواب بدید تا انرژی که میزاریم به هدر نره.