دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق
دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

دست نوشته های یک علاقه مند به علم...

مجموعه مقالات تحقیقی یک مخترع و محقق

چرا مهندسی اختراع باید به عنوان شغل شناخته بشه؟

در این پست بهتون میگم چرا؟ اگه توجه کنین خود لفظ مهندس مخترع برای خیلیا کلمه تازه ای هست چون اصلا در دانشگاه همچین رشته ای تدریس نمیشه. 

بعدشم هیچ نوع بیمه ای از قبیل تامین اجتماعی،نیروهای مسلح و غیره هم نصیب افرادی که مخترع هستند نمیشه چون اصلا در وزارت کار شغلی به نام مهندسی اختراع به وجود نیومده.درنتیجه نه سابقه کاری و نه بازنشستگی!  

همه اینا دست به دست همدیگه میده تا نتونیم انگیزه ای برای درست کار کردن، بهینه رفتار کردن و مثبت بودن داشته باشیم. تاکنون هرچه اختراع و مخترع و حرکتی هم بوده،  خود جوش و با هزینه های مالی و جانی و روانی برای مخترع بیچاره بوده. خیلی جای تعجب هم نداره که هرچی بودجه برای نوآوری کنار گذاشته میشه انقدر بی بازده و غیر مسئولانه خرج میشه. 


اگر مهندسی اختراع به عنوان یک شغل شناخته بشه بعدش در دانشگاه های کشور رشته های مختلف با مواد درسی مختلفی برای تربیت علمی درست این افراد به وجود میاد. بازار کار برای این افراد به وجود خواهد آمد و اشتغال زایی خواهد شد. بیمه ها میتونن رو این افراد سرمایه گذاری کنن تا ریسک کارهایی که میکنن کاهش پیدا کنه و ممکلت به سمت تولید ملی و صادرات پیش میره. 

حتی میتونیم به جای صادرات محصولات فیزیکی حداقل مثل خیلی از کشور ها به صادرات ایده و پتنت روی بیاریم. میزان ثروت آوری که فروش ایده و اختراع میتونه به چرخ مملکت بیاره بر هیچ کس پوشیده نیست. همین ثروت ها میتونه باز ایجاد شغل کنه و سرعت پیشرفت رو ببره بالا. 

مخترعانی که این کارا رو میکنن همه شون دید سیستمی به محیط و آینده خواهند داشت پس اعتماد کنین. لطفا در صورت امکان این پست رو share کنین.باتشکر.

مخترعان چه مشکلاتی دارند؟

سلام.

تو این بحث راجع به مشکلات مخترعان عزیز مملکت مون حرف می زنم شاید مورد توجه افرادی قرار بگیره که تمایل به رفع این مشکلات دارند. و اینم اضافه کنم که هر کسی که بخواد به این مملکت کمک کنه نیازی به مقام و منصب و پول و ثروت نداره! اگه از نیم کیلو مغزی که تو سرمونه تنها دو گرم اون رو برای فکر کردن به مشکلات بکار بگیریم از انیشتن هم بهتر می تونیم مسائل رو حل کنیم.

مخترعان این مملکت گدا نیستن که نیاز به صدقه داشته باشن.خیلی ها فکر می کنند که کمک به مخترعان باید همراه با بلاعوض بودن و کم انتظار بودن باشه.

ما نیاز داریم که با مخترعان به هر شکلی که عادلانه باشه معامله کنید. میتونید کاری رو انجام بدید که توماس ادیسون انجام داد و موفق هم شد. یه شرکت تاسیس کنین و در قبال ساخت نمونه مهندسی ایده ها با مخترعان قرار داد های مالی ببندید و اونا هم متعهد بشن که مالکیت اختراع شون رو به نام شرکت شما بزنن.

این یه معامله عادلانه است چون هم مخترع میتونه مطمئن باشه که به پول می رسه هم کسی که بخواد اختراع رو بخره باید از شرکت شما بخره و همین امر به شما و شرکت تون اعتبار کاری خوبی میده.این چرخه کار ادیسون بود و من واقعا قبولش دارم. امیدوارم نور به قبر ادیسون بباره که با بی سوادی و کر بودن گوشهاش آدم باهوشی بود.

شرایط طوری شده که متاسفانه مسئولان دولتی هم پول بی زبون مردم رو صرف کمک های بلاعوض 3 تا 30 میلیونی به مخترعان می کنند. موضوع از اونجایی زشت و به دور از شان مخترعان میشه که برای گرفتن این تسهیلات باید هفت خان رستم رو بگذرونی و در بین واقعا عین یه نیازمند متکدی باهات رفتار می کنند.

من به شخصه 8 ماه زمان برای عضویت در بنیاد ملی نخبگان صرف کردم و آخرش چون مدارکم اولیه ام ناقص بود نخبه شناخته نشدم. نه فرصتی برای دفاعیه داشتم و نه حق اعتراض چون به قول خودشون اختراعات دو بار داوری میشن تا حرفی توش باقی نمونه. 


منم ول کردم و خلاص از من به شما نصیحت هیچ وقت طرف این نهاد ها نرید نه بنیاد ملی نخبگان نه سازمان حمایت از پژوهش گران کشور چون راه های بهتری هم برای بهره برداری از امتیاز اختراع و حتی ایده های شما هم هست. اصلا فرآیند ایده تا ثروت تو ایران اون چیزی نیست که همه فکر می کنند. برای این که یک ایده به ثروت تبدیل بشه کافیه شما طرح اولیه رو تکمیل کنی و یه نمونه اولیه هم بسازی.


نمونه اولیه 60 درصد از ادعا ها رو ثابت کنه کار شما به عنوان مخترع طرح کاملا تموم شده. این طرح رو ببرید مکان های مختلف مثل دانشگاه ها،پژوهشکده ها و حتی افراد عادی نشون بدید.یکی از اساتید خوشش بیاد همون 3 میلیون تومان رو به همراه 5 تا دانشجوی دکترا و فوق لیسانس با کلی آزمایشگاه و کارگاه تقدیم شما می کنه.البته وضعیت مملکت الان یکم خرابه ممکنه بودجه پژوهشی نداشته باشن ولی مهم نیست چون هزاران فرصت از این دست دارید و اگر بتونین بودجه ساخت نمونه مهندسی رو بدید هر دانشگاه و پژوهشکده ای برای شما فرش قرمز پهن می کنه.


"من خودم برای انجام کار هام به سازمان پژوهش ها سفارش میدم و خداییش دمشون گرم درسته که یکم مراحل اداری کندی دارند اما براتون انجام میدن عین دسته گل! تازه اگه کارتون خوب باشه اساتید اونجا باهاتون رفیق می شن و کلی بهتون حال میدن. واقعا من که اونجا میرم احساس می کنم با رفیقام قرار گذاشتم کلی بگو و بخند با مشاوره های عالی.


البته توصیه هایی هم می کنند که تکان دهنده است مثلا تو فلان جای دنیا فلان چیز رو ساختن هزار بار از ایده تو بهتره یا چرا تو فلان جشنواره شرکت نمی کنی و طرحت برای تجاری سازی خوب نیست و غیره اگر هم سفارشی داشته باشی میوفتن دنبالت برای معرفی کردن واقعا اینجاش جالبه فکرشو بکنین گنده یه پژوهشکده دست شما رو بگیره ببره فلان کارگاه یا آزمایشگاه بگه فلانی! کارای این دوست مون رو انجام بده! به طرز فجیهی ذوق برانگیزه به خدا همیشه تو چشمای بقیه می تونستم بخونم که "فلانی ببین چه گنده لاتیه که گنده پژوهشکده افتاده دنبال کاراش!!!" با ترس و لرز حسابی احترام میزارن و بله قربان! بله قربان!چشم! چشم! کارامو انجام میدادن.

هی... بگذریم هرچی از این سازمان پژوهش ها بگم کم گفتم اصلا یه تاپیک در موردش می زنم و کاملا باهاش آشناتون می کنم."

مشکلات مخترعان از نبود یه دانشگاه هست که بتونه رشته ای که واقعا متعلق به مخترعان باشه رو حداقل تا لیسانس و فوق لیسانس ساپورت کنه. رشته "مهندسی اختراع" که شامل مباحثی ترکیبی و البته باز برای تعلیم مخترعان با استعداد مملکت هست. میدونید مشکل از نبود زیر ساخت هاست. تا زمانی که اختراع یک "شغل" فرض نشه و مخترع هم شاغل محسوب نشه خب مملکت نیازی به این افراد نداره بنابراین ایجاد زیر ساخت های رفاهی و آموزشی برای این افراد هم کمی احمقانه است.

برای شروع کمک به مخترعان اول سعی کنین اختراع رو به عنوان یک شغل ثبت کنین. بعد از اون همه چیز درست می شه و آروم آروم شاهد به وجود آمدن رشته های تحصیلی مختلف، بازارکار برای این افراد زحمت کش جامعه و ایجاد شغل های جدید در سایه کار این افراد خواهیم بود.موفق باشید.سوالی بود بپرسید جواب میدم.


من کی باشم؟

به نام خدا

من عرفان سلیم زاده هستم. یک جوان مثل بقیه که برای فهمیدن دنیای خودش تلاش میکنه.زندگی من در همین خلاصه شده...

من دانشگاه نرفتم و فکر هم نکنم بخوام برم دوست دارم به عنوان یک فرد که وسایل مورد نیاز اولیه رو برای تحقیق و پژوهش داره برای دیگران پژوهش کنم و از این راه مطالب جدید رو یاد بگیرم.

به نظرم تحقیق کردن میتونه بهترین راه برای یادگیری عمقی مسائل باشه و لذت واقعی درک چیز های ساده رو به آدم بده.من از ریاضی دوری می کنم هر چند که در وجودم هست و ناخداگاه بکارش می گیرم اما همیشه برام عین یک تندیسی از سایه بوده و نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم.

نکته جالب قضیه اینجاست که رشته خودم رو که الکترونیک بود رو عوض کردم و الان دارم ریاضی فیزیک می خونم.


شاید نگاه تحقیقی من به موضوع باعث شده که نتونم با ریاضی ارتباط برقرار کنم اما همین تحقیقات باعث شده که نکات جالبی رو درباره ریاضی بفهمم.مثلا این که هر جزء از یک معادله یا تابع چه نقشی تو کم یا زیاد شدن جواب فرمول داره البته با توجه به نوع قرار گیریش در فرمول.بگذریم...

هدف من از ایجاد این وبلاگ،درج دیدگاه خودم راجع به مسائل مختلف اطراف و ارائه فرضیه های مختلف برای حل و پیش بینی سیستم ها است.من مخترع هم هستم تا الان فعلا یک اختراع ثبت کردم.یه مبدل باد به برق با چرخه رفت و برگشتی و دومین اختراعم که یه راکتور همجوشی هسته ای جدید هست که تو فاز جامد قرار داره رو دارم ثبت می کنم.


کلا آدم عجیبی ام و دوست ندارم خودم رو برای فهمیدن مسائل تنها به استقرا محدود کنم(کاری که معمولا تو مدرسه انجام میدیم).با استنتاج هم میشه تو علم به نتایج شگفت انگیزی رسید.معمولا دانشمندان به روش استنتاجی(از کل به جزء رسیدن) مسائل نا آشنا رو بررسی می کنند چرا که فرصت آزمایش های تجربی، در روش کل به جز، بیشتر از جز به کل هست.

مثلا اگر ما یک لیوان آب داشته باشیم و بخواهیم اثبات کنیم از هیدروژن و اکسیژن به وجود آمده ، می توانیم از اصول شیمی تجزیه،طیف سنجی و حتی ترمودینامیک برای این کار کمک بگیریم اما اگر بخواهیم با ترکیب کردن عناصر، آب  را به وجود آوریم تا ثابت کنیم آب از چه عناصری به وجود آمده فکر کنم یه چند میلیون سالی باید کار کنیم.


چون 92 تا عنصر داریم و اگر بخواهیم با هم ترکیب شون کنیم با در نظر گرفتن انواع مختلف پیوند های شیمیایی و حتی فیزیکی وقت زیادی می گیره. البته روش استقرا کاملا کنار گذاشته نشده و به کمک ابر کامپیوتر ها و در آینده کامپیوتر های کوانتومی میشه ازش برای پیش بینی آینده استفاده کرد.